طبقه بندی در روانپزشکی ، به منظور مرتب کردن و نظم دادن به تنوع وسیع پدیده هایی که در کار بالینی مشاهده میشود، به کار گرفته میشود. در طبقه بندی ، اختلالات روانی که ویژگی های بالینی مشابهی دارند، در یک گروه قرار میگیرند و به این طریق، میتوان درمان مناسبی را طرح ریزی نمود و پیش آگهی احتمالی را حدس زد.
برای طبقه بندی اختلالات روانی دو سیستم طبقه بندی وجود دارد، یکی طبقه بندی بین المللی بیماری ها و مسائل بهداشتی وابسته، معروف به (ICD)است که مربوط به سازمان بهداشت جهانی میباشد و دیگری ، راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی (DSM)است که به انجمن روانپزشکی آمریکا مربوط میباشد. علاوه بر دو سیستم ذکر شده اختلالات روانی را به انواع سایکوز (پسیکوز) و نوروز و همچنین؛ بر اساس ساختار آسیب شناسی به انواع کار کردی و روانی – عضوی تقسیم میکنند.
مهمترین نکته ای که باید به آن توجه شود، تفاوت سایکوز و نوروز است.
سایکوز(پسیکوز):
به انواع شدیدتر اختلالات روانی اطلاق میشود که دارای خصوصیات زیر است:
- پسرفت ایگو، فقدان واقعیت سنجی و تخریب اعمال روانی که به صورت هذیان و توهم مشخص میشود.
- از هم پاشیده شدن شخصیت.
- فقدان بینش نسبت به ماهیت بیماری خود .
- تخریب شدید ؛ عملکرد اجتماعی و شخصی که با مردم گریزی و ناتوانی برای انجام مسوولیت های خانوادگی و شغلی مشخص میشود.
نکته:
۳ ویژگی اصلی این اختلالات عبارتند از :
توهم- هذیان و عدم آگاهی و بینش (INSIGHT)نسبت به بیماری خود.
سایکوز در اختلالات روانی شدید مثل: اختلال اسکیزوفرنی-اسکیزوفرنی فرم- اختلالات هذیانی – اختلال پسیکوتیک گذرا- اختلال پسیکوتیک مشترک- اختلال پسیکوتیک ناشی از اختلال طبی و مصرف مواد دیده میشود.
نوروز:
اصطلاح نوروز طیف وسیعی از اختلالات را باعلائم و نشانه های گوناگون در بر میگیرد و خصوصیات عمده آن ها ، وجود اضطراب میباشد.
بیماران مبتلا به اختلالات نروتیک ، فاقد هذیان و توهم هستند و بیمار معمولا نسبت به بیماری خود بینش دارد و خود را بیمار میداند و در صدد درمان است.
اختلالات نروتیک شامل:
اختلالات اضطرابی ، اختلالات شبه جسمی ، اختلالات تجزیه ای، اختلالات جنسی، و اختلال افسرده خویی است.
به دلیل وسعت مطالب به ۳ دسته از اختلالات روانپزشکی شایع اشاره میگردد:
اختلالات خلقی(افسردگی اساسی و مانیا).
اختلالات اضطرابی (اختلالات فوبیک ،وسواسی-جبری،استرس پس از سانحه).
اختلالات خلقی:
تغییرات خلق جزیی از زندگی است و نشان میدهد که شخص جهان را ادراک کرده و به آن پاسخ میدهد.هیجانات مانند ترس ،لذت،اضطراب،عشق،خشم،غمگینی و… حالات طبیعی انسان هستند و مشکل زمانی پیش میاید که خلق فرد به شکل غیر عادی و برای مدت طولانی کم و یا زیاد میشود.
مثلا:افسردگی،میتواند یک واکنش طبیعی انسان در مقابل یک فقدان قابل ملاحظه ی زندگی باشد که یک واکنش واقع بینانه و مناسبی است ،نسبت به آنچه از دست رفته است و به تدریج فروکش میکند و نیاز به درمان اختصاصی ندارد.
خلق عبارتست از حالات هیجانی مستمر.خلق ممکن است در یک فرد به صورت طبیعی ،پایین(افسردگی و غمگین) و یا بالا (سرخوشی) باشد، این گونه تغییرات خلقی درهمه انسان ها وجود دارد منتها زود گذر میباشد.
اختلالات خلقی را میتوان به انواع اختلال افسردگی اساسی ،اختلالات دو قطبی،اختلال دیس تایمیک،اختلال سیکلو تایمیک و اختلال خلقی ناشی از وضعیت های جسمی و مصرف مواد طبقه بندی نمود .
در اینجا اختلال افسردگی اساسی و اختلال دو قطبی بیشتر مورد تاکید قرار خواهند گرفت.
اختلال افسردگی اساسی:
عبارتست از وجود خلق افسرده ی روزانه؛ دست کم به مدت ۲ هفته،بدون سابقه ای از حملات مانیا ،مختلط یا هیپو مانیا.
همه گیر شناسی:
اختلال شایعی است و شیوع آن در مردان حدود ۱۵% و در زنان ۲۵% می باشد.احتمالا به دلیل استرس های متفاوت ،زایمان،درماندگی آموخته شده و آثار هورمونی در زنان تقریبا دو برابر مردان دیده میشود.سن متوسط برای مردان وزنان اواسط دهه عمر است.
سبب شناسی:
- عوامل بیولوژیک:
a)بیوشیمیایی شامل کاهش دوپامین،نوراپی نفرین و سروتین.
b)ژنتیک
۲- عوامل روانی – اجتماعی:
a)رویدادهای زندگی و استرس محیطی.
b)خانواده.
c)عوامل شخصیتی قبل از بیماری ،برخی انواع شخصیت مانند وسواسی- جبری و نمایشی ممکن است در معرض خطر بیشتری برای افسردگی باشند.
معیارهای تشخیصی:
الف)پنج تا(یا بیشتر)از علائم زیر در یک دوره ۲ هفته ای وجود داشته اند و نشان دهنده تغییر از سطح عملکرد قبلی هستند :حداقل یکی از علایم:
خلق افسرده(اکثر مواقع روز) یا از دست دادن علاقه و لذت (تقریبا هر روز یا قسمت عمده روز) است.
سایر علایم شامل:
کاهش قابل ملاحظه وزن یا افزایش وزن ؛کاهش یا افزایش اشتها؛بی خوابی یا پر خوابی ؛کندی روانی ؛حرکتی ؛خستگی یا فقدان انرژی ؛احساس بی ارزشی یا گناه بدون دلیل ؛کاهش توانایی تفکر یا تمرکز ؛افکار خودکشی.
ب)علائم شامل ملاکهای یک دوره مختلط نمی گردند.
ج)علائم ناراحتی قابل ملاحظه بالینی یا تخریب در عملکرد اجتماعی ،شغلی یا سایر زمینه های مهم به وجود می آورد.(افت عملکرد اجتماعی یا شغلی)
د)علائم ناشی از تاثیر فیزیولوژیک مستقیم یک ماده (داروی نسخه شده یا مورد سوء مصرف)یا اختلال طبی عمومی (مثل کم کاری تیروئید)نمیباشد.
ه)علائم به دنبال داغدیدگی یا سوگ نباشد.
ویژگی های بالینی :
- خلق:خلق افسرده یکی از ۲ علامت کلیدی افسردگی است.خلق غالبا توسط شخص به صورت افسرده،غمگین ،درمانده،مایوس توصیف می شود.
- فقدان علاقه و لذت:از دست دادن علاقه و احساس لذت تقریبا همیشه تا حدی وجود دارد.
- کندی روانی – حرکتی:
شایعترین علامت است و شامل کندی تکلم و حرکات بدنی میباشد.
- تکلم:بسیاری از بیماران افسرده کاهش سرعت و حجم تکلم دارند و به سوال ها با پاسخ های یک کلمه ای و با تاخیر جواب میدهند.
- احساس گناه:احساس بی ارزش بودن یا گناه شامل ارزیابی منفی غیر واقعی از ارزش خود و اشتغال ذهنی همراه با گناه در مورد نقاط ضعف کوچک خود میباشد.
- کاهش انرژی:شایع میباشد و تقریبا تمام بیماران افسرده(۹۷%)از کاهش انرژی شاکی هستند.
- خود کشی:تقریبا دو سوم بیماران افسرده به خودکشی می اندیشند و ۱۰ تا ۱۵ درصد آنها به زندگی خود خاتمه میدهند.این بیماران با شروع بهبودی و کسب انرژی لازم در معرض خطر بیشتری برای اقدام به خودکشی قرار میگیرند.
- خواب:شایعترین اختلال خواب همراه با افسردگی اساسی بی خوابی(insomnia)است که به صورت بی خوابی ابتدایی،وسط شب و پایان شب دیده میشود(تقریبا ۸۰%).
- قضاوت و بینش:بینش بیمار افسرده نسبت به بیماری خود غالبا افراطی است. یعنی روی علائم بیماری خود بیش از اندازه تاکید میکند.
- اضطراب:علامت شایعی از افسردگی است(۹۰%از بیماران افسرده را تحت تاثیر قرار میدهد.).
- اشتها:معمولا کاهش میابد و کاهش وزن را در پی خواهد داشت .افزایش اشتها نیز ممکن است دیده شود .
- تفکر و تمرکز:بسیاری از افراد از اشکال در تمرکز حواس یا تصمیم گیری شاکی هستند(۵۰ تا ۷۵ درصد).
- ارتباط اجتماعی:مشارکتهای اجتماعی کاهش یافته و برقراری ارتباط با آنها بسیار مشکل است.
- هذیان وتوهم:
شایعترین هذیان ها:هذیان گناه،فقر،شایسته عذاب بودن،و هذیان های نیستی که غالبا با خلق افسرده متناسب است.
سایر علائم:
کاهش میل جنسی-اختلالات قاعدگی-یبوست-خشکی دهان و سردرد.
سیر و پیش آگهی:
۱۵%مبتلایان به افسردگی در نهایت به علت خودکشی فوت میکنند.پیش آگهی عموما خوب است به صورتیکه ۵۰% بهبودی کامل،۳۰%بهبودی نسبی و ۲۰%بیماری مزمن را تجربه میکند.
درمان:
– دارو درمانی:
(ضد افسردگی ۳ یا ۴ حلقه ای ،وقفه دهنده های منو آمینو اکسید از (MA0)؛( SSR)مهارکننده های باز جذب سروتونین و داروهای دیگر مانند (آلپرازولام – ترازدون) .
– شوک درمانی(ECT):
در موارد بسیار شدید بیماری یا مقاوم به دارو ،مورد استفاده قرار میگیرد.
- روان درمانی.
- کاهش مراقبت از خود به طور مشخص به ظاهر نا مرتب و ژولیده به علت افسردگی.
- توانایی بالقوه جهت آسیب زدن به خود یا دیگران.
- اشکال در پنداشت از خود.
- اختلال در تعاملات اجتماعی .
- اختلال در الگوی خواب.
- تغییر در تغذیه.
مراقبتهای پرستاری:
*کاهش مراقبت از خود*
۱- علل و عوامل ایجاد اختلال در انجام مراقبت های سلامتی را بررسی کنید.
۲- بیمار را به عدم وابستگی و حفظ استقلال تشویق کنید و زمانیکه بیمار قادر به اجرای فعالیت نیست،مداخله کنید زیرا حفظ سلامت و امنیت بیمار از اولویت های پرستاری است.
۳- به بیمار اجازه دهید که فعالیت های روزانه زندگی را در سطح توان خود انجام دهد.
۴- کارهای مستقل بیمار را مورد شناسایی قرار دهید و تقویت مثبت کنید . تقویت مثبت موجب ارتقاء عزت نفس بیمار میشود.
۵- قبل از حمام، دمای آ ب را کنترل کنید.
۶- در صورتیکه بیمار در حمام کردن مشکل دارد،محیطی ایمن و راحت را در حمام برای وی فراهم کنید.
- توانایی بیمار برای بلند شدن از رختخواب ،انجام فعالیت و ارتباط با محیط معیوب است .بنابراین به بیمار کمک کنید تا از رختخواب بلند شود ،لباس بپوشد و زمانی را در بخش بگذراند.
۸- جهت پیشگیری از ضعف و آتروفی عضلات بیمار و افزایش انرژی و توانایی ماهیچه ها بیمار را در برنامه های ورزشی شرکت دهید.
*توانایی بالقوه جهت آسیب زدن به خود یا دیگران*
۱- علائم افسردگی،اضطراب یا تحریک پذیری را بررسی کنید.
۲- حس اعتماد را در بیمار بالا ببرید.
۳- وجود توهم را بررسی کنید،سوال کنید آیا شما صداهایی می شنود که افراد دیگر نمی شنوند؟آیا آن صداها به شما میگویند که به خودتان آسیب بزنید؟
۴- خطر خودکشی را بررسی کنید:
– رفتارهای بیمار را هر ۱۵ دقیقه کنترل کنید.
– توجه داشته باشید کنترل بیمار تحت الگوی خاصی نباشد و با فاصله های نامنظم انجام گردد.
– محیط بیمار را امن نگه دارید و همه وسایل صدمه آفرین را از محل دور کنید.
– از شیشه نشکن در محیط بیماری که در خطر صدمه به خود است استفاده کنید.
۵- با بیمار قرارداد (شفاهی یا کتبی)ببندید که در زمان تجربه میل به صدمه به خود،پرستار بخش را آگاه کند.
۶-هنگامیکه بیمار عوامل تسریع کننده و کاهش دهنده رفتارهای اسیب به خود را معرفی کند،او را تحسین کنید.
۷- هنگامیکه بیمار اضطراب بیش از حد دارد از روابط یک به یک استفاده کنید.
۸- راههایی که سبب کاهش اضطراب میشوند مثل ورزش،فعالیت یا صحبت در مورد احساسات را تقویت کنید.
۹- احساسات مربوط به عصبانیت بیمار را به خوبی گوش دهید و آنها را بشناسید.
۱۰- بیمار را از نظر افزایش فعالیت حرکتی به دقت مشاهده کنید و اگر بیمار پرخاشگری نمود ،آمادگی مداخله را داشته باشید.
اختلالات دو قطبی:
این گروه از اختلالات از این جهت دو قطبی گفته میشوند که آنها درزمانهایی از نظر خلقی بسیار بالا و در زمان هایی بسیا ر پایین هستند.یعنی ممکن است در یک نوبت نشانه های افسردگی داشته و در نوبت بعدی با خلق بالا و اصطلاحا در فاز مانیا باشند.
مانیا:
با خلق غیر طبیعی و مستمرا”بالا یا تحریک پذیر ،همراه با افزایش فعالیت ،کاهش خواب،افکار خودکشی،تکلم سریع و علائم سایکوتیک مانند هذیان و توهم مشخص میشوند که حداقل یک هفته طول می کشد.
همه گیر شناسی:
۴/۰%تا۶/۱%جمعیت عمومی با این اختلال درگیر هستند. در زنان اندکی بیش از مردان میباشد و سن متوسط شروع دوره های مانیا ۲۰ سالگی میباشد.
سبب شناسی:
- عوامل بیولوژیک(افزایش دو پامین،افزایش ترشح هورمونهای تیروئیدی ،ژنتیک)
- عوامل ژنتیکی.
معیارهای تشخیص:
الف)یک دوره مشخص خلق غیر طبیعی و مستمرا بالا،توام با احساس خود بزرگ بینی یا تحریک پذیر که حداقل یک هفته طول میکشد.
ب)در طی دوره اختلال خلق سه (یا چند تا)از علائم زیر دوام داشته و قابل ملاحظه باشند:
صحبت مستمر-پرش افکار-پریشانی حواس-افزایش رفتار هدف دار(پیش فعالی)-سرخوشی یا تحریک پذیری-درگیری مفرط با فعالیتهای لذت بخشی که نتایج دردناک آنها زیا د است مثل:ولخرجی بی مها با ،بی احتیاطی های جنسی یا سرمایه گذاری های حرفه ای جاهلانه.
ج)ملاکها در برگیرنده اختلال مختلط نمی باشند.
د)شدت اختلال خلقی به حدی است که موجب تخریب قابل ملاحظه در عملکرد شغلی یا فعالیتهای اجتماعی معمول یا روابط با دیگران شده (افت عملکرد شغلی)
ه)علائم نتیجه فیزیولوژیک مستقیم یک ماده(مثل داروهای مورد سوء مصرف یا نسخه شده) یا اختلال طبی نمیباشد.
ویژگی های بالینی:
- خلق:
بیماران مانیا خلق غیر طبیعی و در بیشتر موارد بالا را دارند.
- اعتماد به نفس:
اعتماد به نفس کاذب در این بیماران دیده میشود به طوریکه ادعاهای آنان به وضوح بیش از توانایی هایشان است.
- خواب:
تقریبا همیشه کاهش نیاز به خواب دارند بیمار با حداقل خواب(۳ ساعت در شبانه روز)در طول روز سرشار از انرژی است.
- ظاهر:
پر زرق و برق و استفاده اززیور آلات و پوشیدن لباسهای رنگارنگ و آرایش غلیظ میتواند ظاهر بیمار مانیا را معرفی کند.
- تکلم:
غالبا بلند و سریع صحبت میکنند به طوریکه در موارد قطع کردن صحبت آنان مشکل است.
- تفکر:
جریان افکار سرعت بالایی دارد و اغلب سریعتر از آن هستند که بیمار بتواند آنها را بیان کند.محتوای تفکرشامل خود بزرگ بینی و در حد هذیان بزرگ منشانه میباشد.
- حواس پرتی:
بیمار به راحتی تمرکز خود را از دست میدهد(هر محرکی حواس بیمار را به خود منحرف میکند.)
- بیش فعالی:
اغلب بی قراری روانی –حرکتی را از طریق قدم زدن یا انجام چند کار به طور همزمان نشان میدهد.
- کنترل تکانه:
تقریبا ۷۵%بیماران مانیا ،تهدید کننده و مهاجم هستند و نیز اقدام به خودکشی و دگر کشی در آنها دیده می شود.
- بصیرت:
معمولا به صورت جزیی نسبت به بیماری خود آگاهی دارند.
- قضاوت:
اختلال قضاوت از علائم عمده بیماران مانیک می باشد.درگیری در هنگام بستری شدن و درگیری با مراجع قانونی و مشکلات شدید مالی اغلب ناشی از قضاوت و بیش فعالی است.
سیر و پیش آگهی:
حدود ۹۰ – ۸۰ درصد بیماران مانیا بالاخره دوره ای از افسردگی اساسی را تجربه میکنند.پیش آگهی نسبتا خوب است.۱۵%موارد بهبودی،۵۰تا ۶۰ درصد بهبودی نسبی (عود های مکرر با عملکرد بین دوره ای خوب) و مابقی با تخریب روابط و عملکرد اجتماعی است.
درمان:
- دارو درمانی:
کربنات لیتیوم داروی انتخابی مانیا است .کاربامازپین و والپروات سدیم نیز مورد استفاده قرار میگیرند. استفاده از داروهای آرام بخش مانند لورازپام و کلونازپام و نیز داروهای آنتی سایکوتیک مانند هالوپریدول و ریسپریدون غیر معمول نیست.( برای پیشگیری از مسمومیت لیتیوم سطح خونی آن باید ۸/۰ تا ۲/۱ میلی اکی والان در لیتر باشد.)
- ECT یا شوک درمانی.
- روان درمانی.
- توانایی بالقوه برای صدمه به خود و دیگران.
- اختلال در تعاملات اجتماعی(دخالت های بی جا و بازی گرفتن دیگران به علت بیماری).
- تغییر در فر آیندهای تفکر(هذیان بزرگ منشی).
- اختلال در الگوی خواب.
مسمومیت با لیتیوم
توصیه های پرستاری:
- بیمار را از نظر اختلالات الکترولیتی بررسی نمایید.
- بیمار را از نظر دهیدرا تاسیون وضعیت مصرف نمک کنترل کنید.
- علائم حیاتی بیمار را طبق دستور کنترل کنید.
- بیمار را از نظر علائم اولیه مسمومیت با لیتیوم (لرزش اندام ها،اختلال تکلم،آتاکسی)تحت نظر قرار دهید.
- وجود علائم گوارشی در بیمار را بررسی کنید و در صورت وجود این علائم ،به بیمار توصیه کنید که لیتیو م را پس از غذا مصرف کند.
- بیمار را از نظر وجود علائم کلیوی و کم کاری تیروئید تحت نظر قرار دهید.
نکته۱:
برای پیشگیری از مسمومیت شدید،سطح لیتیوم نبایداز ۱٫۵meq/lبیشتر شود.
نکته۲:
برای مسمومیت با لیتیوم آنتی دوت وجود ندارد.
نکته۳:
در صورت مشاهده اسهال و استفراغ ،مصرف دارو را قطع کنید.
نکته۴:
اندازه نمک مصرف روزانه را تغییر ندهید زیرا کاهش آن سبب افزایش سطح لیتیوم خون میشود.
نکته۵:
هر فعالیت یا موقعیتی که بتواند روی جذب ود فع نمک و مایعات بدن اثر بگذارد ،میتواند سبب تغییر لیتیوم خون گردد.(فعالیت-حمام آفتاب-تب).در صورتیکه نمک بیشتری دفع گردد احتمال مسمومیت با لیتیوم بالا میرود در نتیجه باید در این مواقع به بیمار توصیه شود که از نمک بیشتری استفاده نماید.
نکته۶:
در دوران بارداری (به ویژه ۳ ماه اول بارداری)،لیتیوم منع مصرف دارد.
نکته۷:
عوارض جانبی شایع مصرف لیتیوم عبارتست از:
خشکی دهان- افزایش دفع ادرار – تشنگی زیاد – لرزش انگشتان – بی خوابی – ضعف عضلانی – تهوع – اسهال و احساس نفخ.
اسکیزوفرنی
اسکیزوفرنی:
در برگیرنده اختلالاتی است که با اختلالاتی در تفکر و سوء تعبیر واقعیت و غالبا با توهمات و هذیان همراه میباشد.مهمترین،شایعترین و ناتوان کننده ترین اختلالات روانی ،اسکیزوفرنی میباشد.
امروزه اسکیزوفرنی را یک بیماری منحصر به فرد نمیدانند،بلکه آنرا شامل گروه بزرگی از اختلالات به شمار می آورند که معمولا سایکوز بوده و عملکرد فرد را شدیدا تحت تاثیر قرار میدهند و با آشفتگی های تحکم،ارتباط ،تفکر،ادراک،عاطفه و رفتار تظاهر میکند.
همه گیر شناسی:
شیوع اسکیزوفرنی در طول عمر، بین ۱ تا۵/۱ درصد گزارش شده است .نسبت آن در زنان و مردان یکسان است.شایعترین سن شروع ۱۵ تا ۳۵ سالگی است. این اختلال در مردان زودتر از زنان شروع میشود.میزان شیوع و شدت تظاهرات بیماری در مناطق شهری و صنعتی بالاتر از مناطق روستایی و غیر صنعتی است . همچنین شیوع آن در طبقات اجتماعی –اقتصادی پایین بیشتر است.
سبب شناسی:
۱)عوامل ژنتیکی:
مطالعات نشان داده است،احتمال ابتلا فرد به اسکیزوفرنی ،در صورتی که سایر اعضاء خانواده او به این بیماری مبتلا باشند،بیشتر است.به طوریکه اگر هر دو والد مبتلا باشند احتمال بروز بیماری در فرزند ان ۴۰ % است،اگر یکی از والدین مبتلا باشد این احتمال به ۱۲%میرسد.چنانچه خواهر یا برادرغیر دوقلوی یک فرد،به اسکیزوفرنی مبتلا باشد احتمال ابتلا آن فرد ۸%میباشد.مهمترین فاکتور در سبب شناسی اسکیزوفرنی عامل توارث میباشد.
۲)عوامل زیست شناسی.
– اختلالات ساختمانی مغز.
– اختلالات نور و بیو شیمیایی.
۳)عوامل روانی – اجتماعی.
نشانه ها و علائم بیماری اسکیزوفرنی:
الف)تخریب عملکرد کلی
ب)محتوی ناهنجار تفکر(هذیان و فقر محتوی)
ج)فرم غیر منطقی تفکر:نظیر حاشیه پردازی ،وقفه تفکر،…
د)اختلال در ادراک:نظیر توهمات بصری ،بویایی ،لمسی و شایعتر از همه شنوایی.
ر)تغییرات عاطفه : (کند،سطحی،بی ثبات و نامناسب).
ز)تخریب احساس یا ادراک.
س)تغییر اراده :مثل ناکافی بودن انگیزش.
ش)اختلال عملکرد بین فردی:مثل مردم گریزی ، پرخاشگری.
ص)تغییر در رفتار روانی حرکتی:مثل هیجان در مقابل کناره گیری،آداب ویژه،انتخاب وضعیت ویژه.
ض)نظام حسی:عدم آگاهی از زمان،مکان و شخص با داشتن حافظه سالم.
ملاکهای تشخیص:
A)علائم مشخصه:دو یا چند تا از علائم زیر که هر یک در بخش قابل ملاحظه ای از یک دوره یک ماهه دوام داشته باشند.
۱-هذیان.
۲-توهمات.
۳-تحکم آشفته.
۴-رفتار آشفته یا کاتاتونیک.
۵-علائم منفی نظیر کند شدن عاطفه،حرف نزدن یا فقدان اراده.
B)اختلال عملکرد اجتماعی و شغلی:
عملکرد فرد از نظر کار،روابط بین فردی یا مراقبت از خود به طور قابل ملاحظه ای پایین تر از سطح قبل از بیماری است.
C)طول مدت:
نشانه های مداوم حداقل به مدت ۶ ماه ادامه یابند.
D)حذف اختلال اسکیزوافکتیو و اختلالات خلقی.
E)حذف اختلال مصرف مواد-اختلال طبی عمومی.
F)حذف اختلال نافذ مربوط به رشد :مثل اوتیستیک.
علائم مثبت و منفی اسکیزوفرنی:
علائم مثبت شامل:
سستی تداعی ها-توهم-رفتارهای غریب و افزایش تکلم.
علائم منفی شامل:
کندی یا سطحی شدن عاطفه،فقدان کلام یا فقر محتوای آن،فقدان آراستگی، وقفه فکر،فقدان انگیزه،نقایص شناختی،نقص در توجه.
انواع اسکیزوفرنی:
۱)پارانوئید:
اسکیزوفرنی پارانوئید با هذیان های دادخواهی ،خود بزرگ بینی و توهمات شنوایی همراه است این بیماران بد گمان،هیجان زده،محتاط،خشن و پر خاشگرند.
۲)کاتاتونیک:
ویژگی کلاسیک نوع کاتاتونیک ،اختلال بارز در عملکرد حرکتی است که ممکن است به صورت بهت ،منفی کاری ،جمود یا عدم انعطاف،تحریک یا انتخاب حالت ویژه ظاهر شود.
۳)آشفته:
با پسرفت قابل ملاحظه،رفتارهای ابتدایی،بدون مهار و بی سازمان، رفتارهای سبک سرانه، شکلک سازی و خنده ها ی بی دلیل همراه است. این بیماران علاقه مند به جمع کردن وسایل و تشکیل کلکسیون هستند.
۴)باقیمانده:
در این نوع،بیمار زمانی که علائم فعال اسکیزوفرنی را داشته و در حال حاظر فاقد هذیان،توهم و تکلم یا رفتار آشفته بوده ولی ممکن است کندی هیجانی ،مردم گریزی،رفتار عجیب و غریب،تفکر غیر منطقی و سستی تداعی ها وجود داشته باشد.
۵)نامتمایز:
در این نوع اسکیزوفرنی علائمی نظیر هزیان ها،توهمات،تکلم و رفتار آشفته وجود دارد اما ملاک ها در برگیرنده انواع کاتاتونیک،پارانوئید و آشفته نیستند.
پیش آگهی:
به اعتقاد برخی از پژوهشگران تقریبا یک سوم بیماران زندگی نرمالی خواهند داشت.یک سوم دیگر با وجود تداوم علائم قادر به ادامه عملکرد اجتماعی خواهند بود و یک سوم باقیمانده نیز به طور قابل ملاحظه ای تحت تاثیر بیماری قرار میگیرند و نیاز به بستری های مکرر پیدا میکنند.تقریبا ۱۰%این یک سوم آخری نیاز به بستری طولانی مدت پیدا میکنند. در کل بیش آگهی مبتلایان زن بهتر از مردان مبتلا است.
درمان:
۱)درمان دارویی:
مهمترین درمان در اسکیزوفرنی میباشد.از آنتی سایکوتیکها ی تیپیک و آتیپیک استفاده میشود،از داروهای دیگر نظیر لیتیوم،پروپرانول(ایندرال)،بنزودیازپین ها،والپروات سدیم و کاربامازپین نیز استفاده میشود.
۲)شوک درمانی یا ECT:
در درمان مبتلایان به اسکیزوفرنی نوع کاتاتونیک به طور موثر مورد استفاده قرار میگیرد.
۳)درمان روانی-اجتماعی:
همراهی درمان روانی-اجتماعی با درمان دارویی،سبب تقویت اثرات درمانی خواهد شد.این درمانها شامل :رفتار درمانی-گروه درمانی-خانواده درمانی و روان درمانی حمایتی میباشد.
تشخیص های پرستاری:
۱- توانایی بالقوه جهت تجاوز و تعدی به سوی خود و دیگران.
۲- انزوای اجتماعی به علت فقدان اعتماد به نفس.
۳- تغییر در فرآیند تفکر(هذیان).
۴- تغییرات حسی-درکی.(توهمات شنوایی-بینایی).
۵- اختلال در مراقبت از خود(رعایت نکردن بهداشت فردی،ناتوانی در غذا خوردن،…).
۶- اختلال در الگوی خواب.(به صورت بی خوابی).
۷- اشکال در ارتباطات کلامی.
اقدامات پرستاری:
تغییر در فرآیند تفکر(هذیان):
۱- وجود هذیان و سایر اختلالات روانی مشابه را در مددجو ارزیابی کنید.
۲- میزان شدت هذیان و اختلالات مشابه را در مددجو بررسی کنید.
۳- اعتماد به نفس مددجو را بالا ببرید.
۴- ترس های کاذب مددجو را کاهش دهید.
۵- به بیمار بفهمانید که نیاز وی به اعتقادات نادرست را می پذیرید،اما با هذیان های او موافق نیستید.(زیرا که قبول هزیان های بیمار این باور را در او ایجاد میکند که هذیان اورا به عنوان واقعیت قبول دارید.)
۶- با بیمار مشاجره نکنید و اعتقاد وی را انکار نکنید بلکه شک منطقی در او ایجاد کنید .مثلا بگویید((قبولش برای من مشکل است)).
۷- بر واقعیت و حقیقت تمرکز کرده و درباره مردم و حوادث واقعی با بیمار صحبت کنید.
- بیمار را به برقراری ارتباط مناسب با دیگران تشویق کنید.
*تعریف هذیان(Delusion):
هذیان باور و اعتقاد غلطی است (دیگران در آن شریک نیستند)که فرد تعصب خاصی به آن دارد و علی رغم استدلالهای منطقی و عقلانی فرد مبتلا شدیدا به آن اصرار و پا فشاری میکند.همچنین این باور به علت زمینه های فرهنگی و تحصیلات فرد نیز نمیباشد .به طور مثال بیمار فکر میکند که کاشف بزرگی است یا بیمار فکر میکند که کسی میخواهد مسمومش کند.
نکته:هذیانات جنبه شخصی دارند.
تغییرات حسی-درکی.(توهمات شنوایی-بینایی):
- علائم توهمات بیمار:
(قیافه گوش کردن به چیزی به خود گرفتن،با خود صحبت کردن یا خندیدن،متوقف شدن در وسط جمله،…)را مورد مشاهده قرار دهید تا از واکنشهای تهاجمی ناشی از دستوراتی که توسط توهم به فرد داده میشود ،به موقع جلوگیری شود.
- توهم بیمار را تقویت نکنید ،اجازه دهید که بیمار بفهمد شما موافق ادراکات او نیستید.بگویید((هر چند که می دانم صداها برای شما واقعی هستند ولی من هیچ صدایی را نمی شنوم))البته مشاجره با بیمار نیز روش ناصحیحی است.
- جهت کاهش توهمات بیمار ،وی را به شرکت در گروهها و فعالیت های بین فردی تشویق کنید.
- وقتی بیمار دچار توهم است،وی را تنها نگذارید.
- به توهمات آمرانه بیمار ،کاملا دقت کنید،ممکن است این توهمات بیمار را مجبور کند که عملی خاص و خطرناک انجام دهد.
- بدون اطلاع قبلی بیمار را لمس نکنید،بیمار ممکن است لمس را به صورت تهدیدی درک کرده و با حالت تهاجمی پاسخ دهد.
- سعی کنید که بیمار به ارتباط میان افزایش اضطراب و زمان توهم پی ببرد.اگر بیمار بتواند با یادگیری روش های مدیریت استرس ،مانع افزایش اضطراب خود شود ،شاید از توهمات جلوگیری گردد.
- فعالیت هایی نظیر انحراف فکر،گوش دادن به موسیقی و شرکت در فعالیت های ورزشی را برای بیمار تدارک ببینید.
- در برخورد با بیماران پارانوئید(بدبین)،ازخندیدن و در گوشی یا آهسته صحبت کردن در حالیکه بیمار بتواند شما را ببیند ولی حرفهایتان را نشنود ،خودداری کنید.
۱۰-در مورد بیماران پارانوئید از انجام فعالیتهای رقابتی بپرهیزید.
*تعریف توهم ((Hallucination)):
توهم عبارتست از اختلال در درک بدون وجود محرک خارجی مثل :شنیدن صدایی در حالیکه به طور واقعی صدایی وجود ندارد یا دیدن کسی یا چیزی در حالیکه واقعا کسی یا چیزی نبوده.
توهم آمرانه: بیمار احساس میکند که به او دستور میدهند تا اعمالی را انجام دهد یا از آن خودداری کند و چون این دستورها حاصل ذهن بیمار است میتواند منبع خطر باشد که گاه بر اثر آن دیگری را میکشد و یا عضوی از خود قطع میکند.
اختلالات اضطرابی
اختلالات اضطرابی:
اضطراب یک پاسخ طبیعی به وضعیت تهدید کننده میباشد و از نقطه نظر روانپزشکی اضطراب را به عنوان یک علامت میتوان چنین تعریف کرد:
احساس ناخوشایند،ناراحت کننده،بیمناکی و ترس از پیش بینی خطری که منشا آن مشخص نیست.
اختلالات اضطرابی عبارتند از:
- اختلال هراس(panic)و گذر هراسی(agro phobia).
- اختلال اضطراب منتشر(generalized anxiety disorder).
- ترس مرضی خاص(specific phobia).
- ترس اجتماعی(social phobia).
- اختلال وسواسی – جبری(obsessive compulsive disorder).
- اختلال استرس پس از سانحه(post traumatic stress disorder) و اختلال استرس حاد(acute stress disorder).
- اختلال اضطرابی ناشی از یک وضعیت طبی عمومی.
شیوع کلی این اختلالات بین ۱۰ تا ۳۰ درصد جمعیت میباشد.در بین کلیه بیماران روانی اختلالات اضطرابی بیشترین شیوع را دارد . دربعضی از شرایط نظیر بیماران جسمی ،مشکلات داخلی یا سوء مصرف مواد ،اضطراب به عنوان یک علامت خودنمایی میکند. لذا علل طبی و اضطراب ناشی از مواد بایدقبل از تشخیص گذاری اختلالات اضطرابی رد شود.زنان بیشتر از مردان تحت تاثیر قرار میگیرند به جز در اختلالات وسواسی جبری و فوبی اجتماعی اختلالات دیگر اضطرابی در زنان شایعتر است.اختلال هراس شدیدترین اختلال اضطرابی است(۱٫۵تا۵ درصد جمعیت)و فوبیا شایعترین اختلال اضطرابی است(فوبی ساده در ۱۰%تا ۲۰% و فوبی اجتماعی در ۳%تا ۱۳%افراد دیده میشود.)
نکته:
افرادی با اختلالات اضطرابی عمدتا در محیط های اجتماعی درمان میشوند وتعدادکمی از موارد ممکن است به دلیل وجود اقدام به خودکشی ،شدت بالای علائم که فرد قادر به کنترل آن نمیباشد،بستری شوند.
علائم و نشانه ها:
علائم یا نشانه ها ی اضطرابی به صورت علائم جسمی و علائم روانی تظاهر میکنند.
۱)جسمی somaticنظیر:تپش قلب –تعریق-احساس تنگی نفس یا بند آمدن نفس-احساس خفگی –درد یا ناراحتی قفسه سینه-سرگیجه-عدم تعادل و سنگینی در سر و ضعف-احساس سرما یا گرما.
۲)روانیpsychic نظیر:احساس مرگ قریب الوقوع-ترس از دیوانه شدن-مسخ واقعیت-اضطراب انتظار، بروز میکند.
اختلالات فوبی
خصوصیات اصلی:
ترس دائمی و مشخص از اشیا یا موقعیت هایی است که قرار گرفتن در آنها ،بلافاصله،منجر به واکنش اضطرابی میشود.لذا بیمار از محرک اضطراب آور اجتناب میکند و این اجتناب معمولا سبب تخریب عملکرد شغلی یا اجتماعی او میشود.
اختلالات فوبی شامل:
- اختلالات گذر هراسی
- فوبی ساده
- فوبی اجتماعی
میباشد.
نکته:
دو ویژگی فوبیا عبارتند از:
- اجتناب از شرایطی که موجب اضطراب میگردند.
- اضطراب حاصل از انتظار که ترس از مواجهه با چنین شرایطی وجود دارد.
نکته:
موقعیتهایی که معمولا در این بیماران موجب اضطراب میشوند عبارتند از:
- مکان های پر جمعیت.
- موجودات زنده مثل عنکبوت.
- حوادث طبیعی مثل رعد و برق.
- اختلالات گذر هراسیagro phobia:
مبتلایان به این اختلال هنگامیکه از خانه دور شده و در مکانهای بسته و یا موقعیت هایی که نمیتوانند به راحتی از آن رها شوند،دچار اضطراب می شوند.
این بیماران معمولا از مکانها و موقعیت های اجتماعی باز میترسند.اگرو فوبیا به صورت زود هنگام یا در اواسط دهه دوم شروع میشود(۲۰سالگی).شیوع این اختلال در زنان ۲ برابر مردان است.
نکته:
انتظار اضطراب و اجتناب در این بیماران شایع میباشد.
- فوبی سادهsimple phobia :
بیمار مبتلا به فوبی ساده با وجود یک شی خاص یا در موقعیتی خاص به طور شدید مضطرب میشود و تمایل دارد تا از آن موقعیت اجتناب نماید.در اغلب موارد اجتناب وجود دارد .
انواع فوبی ساده:
فوبی ارتفاع-فوبی پرواز-فوبی از خون- تزریق و زخم- ترس از سوار شدن به قطار.
نکته:
فوبی ساده یا خاص شایعتر از فوبی اجتماعی است.
نکته:
رفتار درمانی بهترین روش درمان فوبی ساده میباشد.روش رویارویی یا مواجهه به کمک رفتار درمانی از روشهای مفید میباشد.
- فوبی اجتماعیsocial panic :
عبارتست از ترس بارز و مستمر از یک یا چند موقعیت یا عملکرد اجتماعی که در آن شخص با افراد ناآشنا مواجه است و یا ممکن است فرد مورد مشاهده یا انتقاد دیگران واقع گردد.
مثلا فردی از سخنرانی در حضور دیگران میترسد،این ترس باعث می شود که نتواند هیچ کلمه ای را به زبان آورد.به این ترتیب به او ثابت میشود که نمیتواند سخنرانی کند .
ترس از سخنرانی برای عموم و ترس از غذا خوردن در جمع نمونه هایی از فوبی اجتماعی هستند.
نکته:
شیوع فوبی اجتماعی در زنان و مردان یکسان است.
نکته:
سبب شناسی فوبی اجتماعی مشخص نیست.علائم غالبا در اواخر بلوغ آغاز میگردد.فوبی اجتماعی در بین افرادی که دلواپسی دارند و بعد از یک حادثه استرس زا شایعتر است.
نکته:
فوبی اجتماعی سالها ادامه میابد و به تدریج در اواسط عمر بهبود پیدا میکند.
نکته:
بیماران مبتلا به گذر هراسی،وقتی همراه دارند،احساس آرامش میکنند،در حالیکه بیماران فوبی اجتماعی در حضور دیگران بیشتر دچار اضطراب می شوند.
نکته:
اختلالات فوبیک ،دارای خصوصیاتی هستند که از ترس های معمولی وطبیعی تفکیک میشوند.این خصوصیات شامل:
- اجتناب پایا و مستمر
- غیر منطقی بودن ترس برای خود و دیگران
- تاثیر عمده بر زندگی روزمره فرد
سیر و پیش آگهی:
اختلالات فوبیک در تمام انواع خود ،تمایل به مزمن شدن دارند،عودهاب مکرر دارند و نسبت به درمان مقاوم هستند.
فوبی هایی که از دوران کودکی شروع میشوند،معمولا از بین میروند ولی آنهایی که پس از دوران بلوغ شروع میشوند ،ممکن است ،مدتی طولانی تر دوام پیدا کنند.
درمان:
۱- روان درمانی:
که رایج ترین آن حساسیت زدایی است.
۲- دارو درمانی.
اختلال وسواسی-جبری absessive compulsive disorder
اختلال شایعی است . وسواس جبری یک نوع بیماری است که در آن افکار ناخوشایند به طور دائم ایجاد مزاحمت در ضمیر نا خودآگاه کرده و باعث ادامه برخی حالات تکراری میشود.به دو شکل دیده میشود:
- فکر وسواسی(compulsion):
یعنی فکر ،عقیده یا احساس مزاحم و تکرار شونده است.
- عمل وسواسی(obsession):
یک رفتار هوشیارانه ،استاندارد و تکرار شونده نظیر شمارش.
نکته:
فکر وسواسی موجب افزایش اضطراب در فرد میشود حال آنکه عمل وسواسی اضطراب را در فرد کاهش میدهد
نکته:
افکار وسواسی و رفتار های جبری،فعالیت روزانه را مختل میکنند.
نکته:
خود شخص حالت غیر عادی و بیهودگی افکار و اعمال وسواسی را میشناسد و بینش خوبی نسبت به بیماری خود دارد.
نکته:
احساس اضطراب و ترس هسته مرکزی اختلال را تشکیل میدهد و سبب اتخاذ اقداماتی دفاعی ،در مقابل انگیزه و عقیده اولیه میشود.
نکته:
شخص میل شدیدی برای مقاومت در مقابل این افکار و اعمال احساس میکند.اما هر موقع میخواهد،مقاومت کند،اضطراب او افزایش میابد.
انواع اختلال وسواس جبری:
- شایعترین نوع وسواس جبری ،وسواس آلودگی است که منجر به شستشوی مکرر میشود و فرد سعی میکند از آلودگی اجتناب نماید.
- وسواس شک و تردید که منجر به اقدام جبری برای بررسی مکرر میشود مانند بستن شیر آب یا قفل درب.معمولا در موارد احتمال خطر است و بیمار گاه بارها سرکشی میکند تا اطمینان یابد که مثلا شیر گاز بسته است یا خیر که مهمترین علامت بیماران وسواسی شک و تردید است.
- افکار وسواسی مزاحم بدون اعمال وسواسی است که ممکن است ،به صورت کلمات یا عبارات ناخوشایند،تکان دهنده ،زشت یا کفر آمیز باشد،به عنوان مثال این فکر به ذهن بیمار هجوم میاورد که به دیگران حرفهای زشت بزند یا خود را جلوی اتومبیل در حال حرکت بیندازد.
- وسواس دقت که موجب میشود فرد ساعتها صرف غذا خوردن یا اصلاح صورت خود بکند.
همه گیر شناسی:
شیوع اختلال وسواسی-جبری حدود ۲ تا ۳ درصد میباشد.ابتلا زن ومرد یکسان است.میانگین سن شروع ۲۰ سالگی است.در مردها حدود ۱۹ سالگی و در زنان حدود ۲۲ سالگی دیده میشود.در افراد مجرد نیز بیشتر از افراد متاهل دیده میشود.
سبب شناسی:
- ناقلین عصبی:
به صورت بی نظمی سیستم سروتونین.
- ژنتیک:
۳۵%بستگان درجه اول بیمار ان مبتلا به اختلال وسواسی-جبری دچار این اختلال هستند.
- عوامل روانی –اجتماعی.
ملاکهای تشخیص برای وسواس جبری:
A:وجود فکر وسواسی یا عمل وسواسی.
B:شخص به افراطی یا غیر منطقی بودن اعمال و افکار وسواسی خود واقف است.
C:افکار و اعمال وسواسی برای بیمار ناراحتی شدید ایجاد میکند.وقتگیر هستند و در برنامه های روزانه،عملکرد شغلی یا فعالیتهای اجتماعی بیمار اختلال ایجاد میکند.
D:این اختلال ناشی از بیماری های دیگر ی مثل:سوء مصرف مواد و… نباشد.
سیر و پیش آگهی:
سیر اختلال معمولا مزمن است حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد بهبود قابل ملاحظه و ۴۰ تا ۵۰ درصد بهبودی نسبی پیدا میکنند و حدود ۲۰ تا ۴۰ درصد بیماران بدون بهبود باقی میمانند و یا حتی علائم آنها شدیدتر میشود.
تقریبا یک سوم آنها دچار افسردگی اساسی خواهند شد.
درمان:
دارو درمانی و رفتار درمانی ،درمانهای موثر در اختلالات وسواسی جبری هستند.
اختلال استرس پس از سانحه post traumatic stress disorder (PTSD)
اختلال استرس پس از سانحه،عبارتست از یک واکنش اضطرابی قابل توجه به دنبال یک ضربه بسیار شدید که با مرگ یا تهدید جدی زندگی یا جراحت به بیمار یا فرد دیگر توام بوده است.
حوادث استرس زا عبارتند از:تجارب جبهه جنگ،سوانح طبیعی،تجاوز به عنف و تصادفات شدید،اختلال استرس بعد از سانحه،زمانی به نام قلب سرباز،موج انفجار و نوروز جنگ معرفی شده است.
همه گیر شناسی:
شیوعptsd،در طول عمر ۱ تا ۳ درصد افراد جامعه میباشد.این اختلال در بین جوانها شایع است ولی در هر سنی مشاهده میشود.همچنین در افراد مجرد-بیوه ومطلقه،افرادی که از نظر اقتصادی ضعیف و از نظر اجتماعی کناره گیر هستند ،بیشتر دیده میشود.
سبب شناسی:
۱- عوامل استرس زا:
عامل اصلی در بروز اختلال استرس پس از سانحه شناخته شده است.
۲- عوامل زیست شناختی.
۳- عوامل روانی – اجتماعی.
عوامل مستعد کننده که نقش اولیه دارند:
–تجربه سانحه:
a)شدت و طول مدت عامل استرس زا.
b)درجه آمادگی قبلی فرد.
c)در معرض مرگ قرار گرفتن.
d)تعداد افرادی که زندگیشان تهدید میشود.
e)درجه کنترل بر روی حادثه.
f)محلی که سانحه تجربه شده(خانه یا غیره).
–خصوصیات فردی:
a)درجه قدرت و توانایی.
b)موثر بودن منابع تطابقی.
c)وجود یک بیماری روانی.
d)تعاملات رفتاری.
e)عوامل دموگرافیک(سن-وضعیت اجتماعی-اقتصادی-تحصیلات).
f)نتایج تجربیات قبلی در مواجهه با سانحه استرس.
-محیط:
a)در دسترس بودن منابع حمایتی اجتماعی.
b)چسبندگی و حمایت خانواده و دوستان.
c)دید جامعه نسبت به این موضوع و تجربه.
d)تاثیرات فرهنگی و خرده فرهنگی.
خصوصیات بالینی اختلال استرس پس از سانحه:
- تجربه مجدد سانحه در رویا وخیالت روزانه(مهمترین ویژگی).
- پرهیز مداوم از به خاطر آوردن خاطرات مربوط به سانحه و کرختی پاسخ گویی به چنین یاد آوری هایی.
- بر انگیختگی شدید ،خشونت و پرخاشگری ،افسردگی،اضطراب،عدم تمرکز فکر،اختلال حافظه.
ملاکهای تشخیص:
A:شخص رویداد یا حادثه ای را تجربه کرده ،شاهد بوده یا با آن مواجه شده که با خطر واقعی یا تهدید مرگ یا صدمه جدی همراه بوده است.پاسخ شخص شامل ترس شدید ،درماندگی یا وحشت بوده است.
B:حادثه مذکور مکررا به اشکال زیر مجددا تجربه مجدد میشود:
- یاد آوری به صورت تصاویر ،افکار و ادراکات.
- در رویا دیدن.
- احساس وقوع مجدد به شکل هذیان و توهم.
C:اجتناب مکرر و مستمر از محرکهای مربوط به سانحه
- تلاش برای اجتناب از افکار و احساسات مربوط به سانحه.
- تلاش برای اجتناب از افراد یا مکانهای یاد آور حادثه.
- کاهش قابل ملاحظه علاقه و شرکت در فعالیت های مهم.
- محدودیت حدود عاطفی(ناتوانی در احساس عشق).
D:علائم مستمر تحریک بیش از حد معمول(که قبل از ضربه وجود نداشته است)
- اشکال در به خواب رفتن و تداوم.
- تحریک پذیری یا حمله های خشم.
- اشکال در تمرکز.
- تشدید واکنش از جا پریدن.
- گوش به زنگ بودن.
E:طول مدت اختلال بیشتر از یک ماه است.
F:اختلال باعث ناراحتی و افت عملکرد شغلی و اجتماعی شده است.
اختلال استرس پس از سانحه بر ۲ نوع است:
- حاد:طول مدت علائم کمتر از ۳ ماه میباشد.
- مزمن:
طول مدت علائم ۳ ماه یا بیشتر میباشد.
سیر و پیش آگهی:
علائم بیماری میتواند در طول زمان نوسان داشته باشد و یا در اثر استرس شدت یابد.به طور کلی حدود ۳۰%کامل بهبود میابند،۴۰%با علائم خفیف و ۲۰%با علائم متوسط باقی میمانند،۱۰% نیز بدون تغییر باقیمانده یا بدتر می شوند.
درمان:
هدف از درمان اختلال استرس پس از سانحه،کاهش علایم،جلوگیری از ناتوانی مزمن و توان بخشی شغلی و اجتماعی است.درمان ممکن است :دارو درمانی و انواع روان درمانی باشد.
تشخیص های پرستاری در اختلالات اضطرابی:
- اضطراب.
- ترس.
- تخریب در تعاملات اجتماعی.
- اختلال خواب.
- از عهده بر آیی غیر موثر فردی.
توصیه های پرستاری:
اضطراب:
- در موقع کار کردن با بیمار به شیوه ای آرام و بدون ایجاد ترس و نگرانی با او برخورد کنید.اضطراب مسری است و ممکن است از پرسنل به بیمار و یا برعکس سرایت کند.
- تشویق بیمار به صحبت ،در مورد مسایل خود و بیان احساساتش .در اکثر موارد منجر به آرامش فابل توجه در بیمار میشود.
- توضیحات واضحی برای علائم جسمانی اضطراب به بیمار بدهید مثلا:به او بگویید که تپش قلب یک واکنش طبیعی ولی اغراق آمیز به حوادث استرس زا است و نشانه بیماری قلبی نیست.
- محرکهای محیطی اطراف بیمار را کاهش دهید.محیط تحریک کننده سطح اضطراب بیمار را افزایش میدهد.
- وقتی اضطراب بیمار کاهش یافت با او به کشف علل احتمالی وقوع اضطراب بپردازید.
- یکی از روشهای موثر در کاهش اضطراب آموزش آرام سازی است.
ترس:
- اجازه دهید بیمار احساسات خود را به صورت آزادانه بیان کند.
- به بیمار اطمینان دهید که میتواند توسط یادگیری بر اضطراب خود غلبه کند تا در موقعیت های اضطراب آور ،کنترل خود را از دست ندهد.
- به بیمار کمک کنید که ارتباط میان حملات ترس و رفتارهای اجتنابی که در فعالیتهای روزمره وی اختلال ایجاد میکند را تشخیص دهد.
- در مورد مراقبت از سلامت بیمار به وی اطمینان دهید ،در حالت اضطراب شدید و حاد،بیمار ممکن است نگران زندگی خود باشد.
- به منظور غلبه بر ترس خود میتوان از روش حساسیت زدایی تدریجی استفاده کرد.
- به بیمار اطمینان دهید که تا زمانی که وی آمادگی لازم را نداشته باشد ،وی را با موقعیت ترس آور مواجهه نخواهید کرد.
- در هر مرحله از حساسیت زدایی تدریجی که بیمار موفق به غلبه بر اضطراب خود میشود به وی بازخورد مثبت بدهید.
- بیمار را در تصمیمات مربوط به انتخاب روشهای سازگاری دخالت دهید.به عنوان مثال بیمار ممکن است تصمیم بگیرد که از موقعیت ترس آور اجتناب کرده و یا تلاش کند که ترس خودرا از بین ببرد .
- دادن اجازه انتخاب به بیمار احساس خود ارزشمندی را در وی افزایش میدهد.
خودکشی(SUICIDE)
خودکشی:
عمل آگاهانه نابودسازی به دست خود که در بهترین مفهوم میتوان آن را یک ناراحتی چند بعدی در انسان نیازمندی دانست که برای مسئله شخصی خودکشی را بهترین راه حل می داند.
شیوع:
– مردان ۳بار بیشتر از زنان خودکشی میکنند و زنان۴بار بیشتر از مردان اقدام به خودکشی میکنند.میزان بالاتر خودکشی موفق در مردان مربوط به روش های مورد استفاده آنها میباشد.
– به نظر میرسد ازدواج کردن و بچه دار شدن به میزان قابل توجهی خطر خود کشی را کاهش میدهد.
– در مردان میزان خودکشی بعد از ۴۵سالگی به اوج خودش میرسد و در زنان بیشترین تعداد خودکشی موفق بعد از ۵۵ سالگی رخ میدهد.
– اختلالاتی که خطر خودکشی را افزایش میدهد عبارتند از:صرع،صدمات جمجمه،بیماریهای قلبی عروقی،ایدز،برداشتن پروستات،بیماریهای کلیوی تحت درمان با همودیالیز که اغلب این بیماریها با اختلالات خلقی ارتباط دارند.خودکشی در افرادبیکار بالاتر از افراد شاغل است.
– خودکشی در افرادی که از نظر اجتماعی منزوی بوده و سابقه خانوادگی خودکشی داشته اند بیشتر از حد معمول است.
– عوامل روانی نیز در بروز خودکشی نقش مهمی دارند:سوء مصرف مواد ،اختلالات افسردگی ،اسکیزوفرنی و سایر اختلالات روانی.
– خطر خودکشی بیماران روانی ۳ تا ۱۲ برابر بیش از افراد غیر بیمار است .میزان این خطر بستگی به سن ، جنس ، نوع بیماری ، وضعیت بستری یا سر پایی بودن بیمار تفاوت دارد.
سبب شناسی خودکشی:
الف)عوامل جامعه شناختی
ب) عوامل روان شناختی
ج) عوامل زیست شناختی
الف)عوامل جامعه شناختی :
بین خودکشی و شرایط اجتماعی رابطه مستقیم وجود دارد.از این نظر میتوان خودکشی ها را به سه گروه متفاوت تقسیم کرد:
– خودکشی خودخواهانه:
که علت آن فقدان پیوستگی اجتماعی است و گرایش فرد به انزوا موجب بروز این خودکشی میشود.
– خودکشی دیگر خواهانه:
که وابستگی شدید اجتماعی دارد و حاضرند خود را فدای جامعه کنند.
– خودکشی ناشی از بی هنجاری:
که علت آن فقدان نظم اجتماعی است،برای مثال در بحرانهای اقتصادی،افراد مطلقه
ب) عوامل روان شناختی :
اختلالت روانی را مهمترین علت خودکشی میدانند.بیش از ۹۰% افرادی که خودکشی میکنند به نوعی اختلالات روانی مبتلا هستند،مثل:افسردگی، اسکیزوفرنی،وابستگی دارویی و الکلیسم.
ج) عوامل زیست شناختی:
خطر خودکشی در بستگان درجه یک بیماران روانی که خودکشی میکنند حدود ۸ برابر بیشتر از بقیه گروه هاست.
و در بین نوجوانان که عضوی از خانواده خودکشی کرده باشد،این عمل به صورت یک الگو در راه حل برای مشکلات موجود میباشد.
در ارزیابی وجود خطر خودکشی موارد زیر احتمال آنرا افزایش میدهد:
۱-سن(سن بالای ۴۵ سال).
۲-جنس(به خصوص مذکر).
۳-روابط اجتماعی(افزایش آن در افراد منزوی).
۴-وضعیت تاهل(افزایش میزان خودکشی در افراد مجرد،مطلقه،بیوه).
۵-اشتغال(افزایش میزان آن در افراد بیکار،بازنشسته و اخراج شده از کار).
۶- اختلالات روانی مثل افسردگی ،اسکیزوفرنی و… .
پیشگیری:
چندین روش پیشگیری از بروز خودکشی عبارتند از:
۱-با تعدیل محیط پر استرس بیمار و جلب کمک همسر،دوستان،کارفرما میتوان از رنج روانی کاست.
۲-حمایت واقع گرایانه را پی ریزی کنید و متوجه باشید که ممکن است بیمار شکایتی منطقی داشته باشد.
۳-راه حل های دیگری به جای خودکشی به بیمار پیشنهاد کنید.
مهمترین تصمیم بالینی در مورد بیماران دارای افکار خودکشی،تشخیص بستری کردن یا نکردن آنهاست.
مداخلات پرستاری:
– تهیه یک ارزیابی جسمی از مددجو.
– ماندن در کنار مدد جو و مصاحبه با مددجو به طریقه آرام و در یک محیط آرام و بدون استرس.
– تهیه یک بررسی روانی و معاینه وضعیت کامل روانی مددجو.
– مصاحبه با مددجو به طریقه آرام و بدون پیش داوری.
*توصیه های پرستاری:
۱- بیمار هرگز تنها گذاشته نشود.
۲- هنگام خواب یک چراغ کم نور در اتاق گذاشته شود تا قصد او برای خودکشی مشاهده شود.
۳- کلیه وسایل خطرناک مثل قیچی ، کمربند، کبریت، ناخن گیر، و هر وسیله تیز دور از دسترس بیمار باشد.
۴- تشویق بیمار به شرکت در فعالیت های مختلف.
۵- گفتگو در مورد احساسات مربوط به خودکشی موجب احساس راحتی در بیمار می شود.
۶- به بیمار فرصت داده شود تا احساسات و افکار خو را ابراز کند.
۷- به بیمار کمک کنیم تا منبع اصلی ناراحتی و مشکل را پیدا کند و راه حل های سازش با آن مشکل را به او آموزش دهیم .
۸- نقاط مثبت را در بیمار شناسایی و آنها راتقویت کنیم.
۹- از منابع موجود اجتماعی مثل خانواده و دوستان برای کمک به بیمار استفاده کنیم.
بستری در بیمارستان دارای فوایدی مثل امکان ارزیابی بیشتر بیمار،تمدد قوا و استراحت وتقویت فرد و اطرافیان و دور شدن بیمار از نوع استرسها میباشد.
نکته:
همه تهدیدهای خودکشی را جدی بگیرید حتی اگر ظاهرا نمایشی تلقی شود.
تشخیص های پرستاری:
- تغییر در توانایی ادراک ،شناخت.
- تغییر در مفهوم خود.
- تهدید به خودکشی، حالت خودکشی یا قصد خودکشی.
پیام های آموزشی:
۱-سه ویژگی اصلی اختلالات سایکوز عبارتند از:توهم،هذیان و عدم آگاهی و بینش نسبت به بیماری خود.
۲-خلق عبارتست از حالات هیجانی درونی مستمر.
۳-تقریبا دو سوم(%۷۵)بیماران افسرده به خودکشی می اندیشند و ۱۰ تا ۱۵ درصد آنها به زندگی خود خاتمه میدهند.
۴-شایعترین اختلال خواب همراه با افسردگی اساسی بی خوابی است که به صورت بی خوابی ابتدایی،وسط شب و پایان شب دیده می شود.
۵-علامت کلیدی در تشخیص افسردگی خلق افسرده میباشد.
۶-سطح خونی درمانی لیتیوم در بیماران با اختلال خلقی ۰٫۸تا ۱٫۲میلی اکی والان در لیتر میباشد.
۷-مهم ترین فاکتور در سبب شناسی اسکیزوفرنی عامل توارث میباشد.
۸-علائم مثبت در اسکیزوفرنی شامل:سستی تداوم ها،توهم،رفتارهای غریب و افزایش تکلم میباشد.
۹-توهم عبارتست از درک،بدون وجود محرک خارجی.
۱۰-هذیان:باور و اعتقاد غلطی است که فرد تعصب خاصی به آن دارد و علی رغم استدلالهای منطقی و عقلایی فرد مبتلا شدیدا به آن اصرار و پافشاری میکند.
۱۱-توهم آمرانه خطرناکترین نوع توهمات است.
۱۲-در حضور بیماران بدبین،از در گوشی صحبت کردن،خندیدن و نگاه کردن به آن ها خودداری کنید.
۱۳-در برخورد با توهمات بیماران،پرستار نباید آنهارا تقویت کند یا نسبت به آنها بی اعتنا باشد.
۱۴-اختلالات اضطرابی از شایعترین اختلالات روان پزشکی است.
۱۵-فوبیا شایعترین اختلال اضطرابی است.
۱۶-دو ویژگی فوبیا عبارتند از:
الف) اجتناب از شرایطی که موجب اضطراب می شوند.
ب) اضطراب.
۱۷-موقعیت هایی که در بیماران فوبیک موجب اضطراب میشوند عبارتند از:مکانهای پر جمعیت،موجودات زنده،حوادث طبیعی.
۱۸-شایعترین نوع فوبی،فوبی ساده یا خاص میباشد.
۱۹-فکر وسواسی،موجب افزایش اضطراب در فرد می شود حال آنکه عمل وسواس اضطراب فرد را کاهش میدهد.
۲۰-هدف از درمان اختلال استرس پس از سانحه:کاهش علایم،جلوگیری از ناتوانی مزمن و توان بخشی شغلی و اجتماعی است.
۲۱-اختلالات روانی از مهم ترین علل خودکشی است و دربین اختلالات روانی ،افسردگی بیشترین درصد خودکشی ها را دارد.
۲۲-مهم ترین اقدام در خودکشی،ایمن سازی محیط و سرکشی مداوم از بیمار است.
۲۳-خطر خودکشی در مراحل بهبودی بیماری افسردگی و در هفته اول بستری بالاست.
۲۴-خود کشی موفق در مردان سه برابر زنان است.
منابع:
۱- کوشان،محسن،((روان پرستاری-بهداشت روان ۲))انتشارات اندیشه رفیع،۱۳۸۵٫
۲- محمودی،قهرمان و همکاران((درسنامه جامع روان پرستاری۲))نشر سالمی ۱۳۸۳٫
۳- احمدی،کامران،((راهنمای روانپزشکی))موسسه فرهنگی دکتر احمدی،۱۳۸۰٫
۴- اسدی نوقابی،احمد علی((روان پرستاری-بهداشت روان ۲))انتشارات بشری،۱۳۸۷٫
۵- دواچی،اقدس و همکاران،((پرستاری روان ۲))،انتشارات سنجش،۱۳۸۱٫
۷- هنرپروران،نازنین،((نکات پرستاری،بهداشت روان))،انتشارات بشری،۱۳۸۵٫
۸- کوشان،محسن،((پرستاری ،بهداشت روان))،نشر اندیشه رفیع،۱۳۸۵٫
۹- محتشمی،جمیله،((درسنامه روان پرستاری))،نشر طیب،۱۳۸۵٫
تهیه کننده: مرجان توکلی شوشتری
سرپرستار بخش روانپزشکی
با سلام و تشکر امکان دارد مطلب خانوم شوشتری برای من در خصوص نشانه های اختلالات روانشناختی فرستاده شود .ممنون دکتر برجعلی.
m_borjali501@yahoo.com
سلام جناب دکتر/ ضمن تشکر مطلب درخواستی به آدرس ایمیل شما ارسال شد