این مطلب آموزشی بخشی از مجموعه آموزشی “مراقبت از کودک کم توان ذهنی با رویکرد خانواده محور” است که توسط آقای حسین عبدالهی کارشناس ارشد پرستاری گرایش بهداشت جامعه جهت استفاده پرستاران، مراقبین بهداشتی و بویژه خانواده های کودکان کم توان ذهنی در سایت پرستاران توانمند ایران منتشر می گردد.
خواننده گرامی این مجموعه آموزشی به شما کمک می کند تا با مشکلاتی که فرد تحت مراقبت شما دارد، آشنا شوید و روش آموزش دادن او را یادبگیرید و از بروز رفتارهای نامطلوب وی جلوگیری کنید.
در این مجموعه آموزشی شما با مطالب زیر آشنا می شوید:
- افرادی که مشکل یادگیری دارند با چه مشکلاتی مواجه هستند.
- فعالیتهایی که انجام آن برای فرد لازم است.
- مشکلات رفتاری فرد و نحوه برخورد با آنها.
- فعالیت اجتماعی فرد.
کسانی که مشکل یادگیری دارند ممکن است دیرتر از دیگر افراد هم سن و سال خود رشدکنند، یا رشد آنها پیش از زمان معمول متوقف شود. به همین علت، کودک یا بزرگسالی را که آموزش می دهید ممکن است رفتار او کوچک تر از هم سن وسالان خودش باشد و توانایی های او نیز مشابه آن ها نباشد. مشکل یادگیری بر اثر آسیب دیدن مغز ایجاد می شود. این آسیب ممکن است در نتیجه ی بیماری یا ضایعه ی مغزی ایجاد شود که ممکن است قبل یا بعد ازتولد رخ داده باشد. کسی که این مشکل را دارد باز هم می تواند بسیاری از فعالیت ها را یادبگیرد، اما ممکن است نیاز به زمان بیشتری داشته باشد.
مشکلات افراد کم توان ذهنی در هنگام یادگیری
-فردی که مشکل یادگیری دارد به سرعت سایر افراد، فعالیت های جدید را یادنمی گیرد. ممکن است در نشستن، استفاده از دست ها یا جا بجایی از محلی به محل دیگر مشکل داشته باشد.
ممکن است نسبت به آنچه که دیگران می گویند یا در اطرافش اتفاق می افتد به کندی واکنش نشان دهد.
ممکن است نتواند نیازها یا احساسات خود را به نحوی که دیگران بفهمند، بیان کند.
ممکن است نتواند به خوبی فکر کند. مثلا قادر نباشد اشخاص یا چیزها را با یکدیگر مقایسه کند یا تفاوت اینجا وآنجا، امروز و فردا یا بیشتر وکمتر را درک کند. ممکن است مفهوم کجا، چه موقع، چه، چقدر و چرا را نفهمد.
ممکن است فقط به مدت کوتاهی آنچه را که به او گفته شده یا در گذشته اتفاق افتاده است به خاطر داشته باشد و یا اصلا این چیزها را به یاد نداشته باشد.
ممکن است نتواند مدتی طولانی به کسی یا کاری توجه کند.
ممکن است در کنترل احساسات خود مشکل داشته باشد.
ممکن است در زمینه ی تصمیم گیری مشکل داشته باشد. مثلا نفهمد چه بکند، چه بگوید، چه بپوشد.
انجام فعالیت های لازم برای افراد کم توان ذهنی
کودکی که مشکل یادگیری دارد
- باید به طور عادی بین دیگران باشد. باید با بچه های دیگر بازی کند، با دیگران ارتباط برقرار کند، امور شخصی خود را انجام دهد و به تنهایی در اطراف حرکت کند.
- لازم است همراه با سایر کودکان به مدرسه برود.
فرد بزرگسالی که مشکل یادگیری دارد
- لازم است با دیگران ارتباط برقرارکند، امور شخصی خود را انجام دهد و تنهایی به گردش برود، امور خانه داری را انجام دهد، کار کند و در فعالیت های اجتماعی شرکت داشته باشد.
- فرد بزرگسالی که قبلا به مدرسه نرفته است باید درس بخواند. درس خواندن توانایی های او را افزایش می دهد.
آموزش به افراد کم توان ذهنی
آموزش به کودک
- اگر کودکی را آموزش می دهید، به دقت توجه داشته باشید تا ببینید چه کارهایی را می تواند انجام دهد.
- ببینید کودک چقدر پیشرفت کرده است.
- آنچه را که کودک تحت آموزش شما می تواند انجام دهد با دیگران مقایسه کنید تا بفهمید که آیا می تواند همان فعالیت هایی را انجام دهد که کودکان دیگر انجام می دهند یا نه؟
- ممکن است کودک فقط کمی عقب تر از کودکان هم سن و سال خود باشد. اگر اینطور است، احتمالا می تواند انجام همان فعالیت ها، را یادبگیرد.
- شاید کودک، خیلی از کودکان هم سن و سال خود عقب تر باشد. در این صورت ممکن است فقط فعالیت هایی را انجام دهد که کودکان خیلی کوچک تر از او انجام میدهند.
- نوزادان و کودکانی که مشکلات یادگیری دارند، می توانند توانایی های خود را با بازی کردن پرورش دهند.
آموزش به فرد بزرگسال
- اگر فرد بزرگسالی را آموزش می دهید، ابتدا ببینید قادر به انجام چه کارهایی است.
سپس فعالیت هایی را که فرد می تواند انجام بدهد را با فعالیت هایی که سایر بزرگسالان انجام می دهند، مقایسه کنید. ممکن است فرد فقط کمی عقب تر از سایر بزرگسالان باشد. اگر این طور است، احتمالا می تواند انجام همان فعالیت ها را یاد بگیرد.
ممکن است فرد بزرگسال خیلی عقب تر از سایر بزرگسالان باشد.
در این صورت، ممکن است فقط بتواند برخی از فعالیت ها را مانند سایر بزرگسالان انجام بدهد.
مشکلات رفتاری فرد کم توان ذهنی
«رفتار» روش انجام کارها توسط فرد است. «رفتار» شامل شیوه و یا نحوه حرف زدن، نشستن، نگریستن، لباس پوشیدن و غیره می باشد.
هر کسی یاد می گیرد که چگونه رفتارکند این رفتار ممکن است مطلوب یا نامطلوب باشد. برخی افراد که مشکل یادگیری دارند مثل دیگران رفتار نمی کنند و گاهی رفتار نامطلوب و متفاوت دارند.
کسی که مشکل یادگیری دارد و به طور متفاوت رفتار می کند، شاید می خواهد به این طریق توجه شما را جلب کند. دقت کنید و ببینید که فرد از رفتار متفاوت و یا نامطلوب خود چه منظوری دارد. این که بدانید چرا رفتار مطلوبی ندارد مهم است. اطلاع از این موضوع به شما کمک می کند تا رفتار او را اصلاح کنید.
برخی از رفتارهای نا مطلوب و متفاوت به شرح زیر می باشند:
- ممکن است به خودش و یا سایرین ضربه بزند و یا بدون دلیل فرارکند.
- ممکن است شکلک درآورد، دستهایش را گازبگیرد و خودش را مجروح کند، یا دیگران را گاز بگیرد.
- ممکن است برخی حرکات را بارها و بارها تکرار کند.
- ممکن است مدتی طولانی خودش را به جلو و عقب تاب دهد.
- ممکن است متوجه خطر نباشد.
- گاه به دلیل این رفتارهای نامطلوب ممکن است به خود آسیب برساند، مثال سرش را به جایی بکوبد یا به حیوانی نزدیک شود که نیش می زند یا گاز می گیرد.
- شاید فرد نتواند درک کند که باید از اشیاء کثیف دوری کند. مثلا ممکن است خاک را در دهان بگذارد و حتی ببلعد.
- ممکن است چنین رفتارهایی را بشود با آموزش تغییر داد.
تغییر رفتار نامطلوب
با آموزش، فرد می تواند رفتار های مطلوب را یاد بگیرد. به روش های زیر می توان رفتار نامطلوب را تغییر داد:
- هر کس رفتار مطلوب را با تقلید از رفتار خوب دیگران یاد میگیرد. کودک از راه بازی با کودکانی که رفتار مطلوب دارند و به خوبی با هم بازی می کنند، رفتار مناسب را یاد می گیرد. کودک یا فرد بزرگسالی که تحت آموزش شما است ممکن است رفتار مطلوب را به همین روش از شما و سایر اعضای خانواده یاد بگیرد.
- زمانی که فرد رفتار نامطلوبی دارد، به او بفهمانید که شما چنین رفتاری را دوست ندارید. اگر می خواهد که شما از او راضی باشید نباید این رفتار ها را تکرار کند.
- باید رفتار نامطلوب را بشناسید تا آن را اصلاح کنید. در ابتدا به دقت او را تحت نظر داشته باشید که چه موقع، در کجا، با چه کسی و چرا رفتار نامطلوب از او سر می زند.
- ممکن است فرد رفتار نامطلوب خود را تکرار کند، زیرا به خاطر آن پاداش گرفته است. ببینید آیا به خاطر رفتار نامطلوب پاداشی از محیط دریافت می کند و آیا این پاداش در نتیجه توجه فوق العاده ای است که به او می شود یا نتیجه رفتار خود اوست؟ آن پاداش چیست؟ برای مثال وقتی کودک لیوانی را می شکند و والدین به او توجه می کنند، ممکن است کودک بار دیگر برای جلب توجه دیگران این کار را تکرار کند. جلب توجه نوعی پاداش است.
- گاهی اگر والدین بخواهند به زور کودک را به کاری وادار کنند که او دوست ندارد. مثلا با اجبار به او غذا بدهند ، ممکن است کودک شروع به فریاد زدن بکند، چنانچه والدین با این رفتار کودک از غذا دادن به او منصرف شوند، ممکن است کودک این رفتارنامطلوب را در موقعیتهای مشابه تکرارکند و حتی برای امتناع از انجام کارهای دیگر نیز فریاد بکشد. منصرف شدن والدین از خواسته ای که برای کودک نامطلوب است نوعی پاداش محسوب می شود.
“رفتار نامطلوب را باید نادیده گرفت، نه این که به آن پاداش داد.“
- بهتر است رفتار مطلوب مورد تشویق قرارگیرد. هر بار پس از انجام یک رفتار مطلوب به او پاداش بدهید. به این ترتیب او سعی می کند برای دریافت مجدد پاداش خوب رفتار کند. دادن پاداش را تا هنگامی که فرد رفتار مطلوب را یادگرفت ادامه بدهید. سپس به تدریج دادن پاداش را متوقف کنید.
- اگر او به شیوه ی نامطلوبی رفتار می کند ممکن است به سایرین و یا به اشیاء صدمه بزند.
- رفتار نامناسب فرد را نادیده بگیرید، مگر این که به خودش یا کس دیگری آسیب برساند.
- بهتر است فرد را پیش کسی که به او آسیب رسانده ببرید تا او را ببیند و درک کند چه کاری کرده است. شاید همین کار باعث شود رفتاری را که به دیگران آسیب می رساند، تکرار نکند.
- به او کمک کنید اثرات ناشی از رفتار نامطلوب خود را اصلاح کند. شاید به این ترتیب از رفتار بد خود دست بردارد. برای مثال اگر فرد چیزی را شکست و یا خراب کرد، باید تکه های شکسته شده را خودش جمع کند.
- بهتر است فرد را تنبیه نکنید. تنبیه به هیچ وجه رفتار نامطلوب را تغییر نمی دهد. در حقیقت با این کار، توجه بیشتری به او می شود، که خود نوعی پاداش است و فرد به منظور جلب توجه بیش تر، رفتار نامطلوب خود را تکرار می کند.
سایر مشکلاتی که ممکن است فرد داشته باشد:
- کسانی که مشکل یادگیری دارند ممکن است مشکلات دیگری از قبیل مشکل شنوایی، گویایی، بینایی، حرکتی یا گه گاه غش داشته باشند. اگر فردی را که آموزش می دهید مشکلات دیگری دارد، مددکار بهزیستی می تواند راهنماییهای لازم را داشته باشد.
- اگر فردی را که آموزش می دهید دشواری شنوایی دارد، نحوه ی برقراری ارتباط با آنها را به دیگران آموزش دهید. به آنها بگویید برای فهماندن مقصودشان به او تلاش کنند، وگرنه او منظور آنها را بطور صحیح متوجه نمی شود. اگر فردی واضح صحبت نمی کند و حرف هایش برای دیگران قابل درک نیست، باید خوب گوش کنند تا منظور او را بفهمند. بدین ترتیب می توانند شیوه بیان آن فرد را بهتر درک کنند.
نکاتی در مورد فعالیت اجتماعی افراد کم توان ذهنی
- اگر فردی که آموزش می بیند نابینا باشد، ممکن است وقتی دیگران به او نزدیک می شوند از وجود آن ها باخبر نشود. به دوستان و همسایه ها بگویید به محض دیدن او، اول آنها صحبت کنند تا بفهمد که به نزدیکش آمده اند.
- خانواده ی فرد معلول را دور هم جمع کنید ودر زمینه ی نحوه مشارکت او در فعالیت های خانوادگی و پذیرش او بعنوان یک عضو اصلی با آنها مشورت کنید. فرد معلول حق دارد که در تصمیم گیری های خانواده مشارکت داشته باشد.
- شرایطی بوجود آورید که فرد معلول در فعالیت هایی که اعضای خانواده انجام می دهند، شرکت کند، مثال:
- همراه با خانواده غذا بخورد.
- فرد معلول باید در گفتگو ها و یا در تفریح های خانوادگی شرکت کند. فرد را تشویق کنید زمانی که اعضای خانواده رادیو گوش می دهند یا تلویزیون تماشا می کنند با آنها همراهی کند.
- فرد معلول باید در جشن ها با خانواده همراه شود. باید در مسافرت ها همراه آن ها باشد از جمله سفرهای زیارتی. خانواده باید فرد معلول را در مراسم عروسی و مهمانی، مجلس عزا و یا نظایر آنها همراه خود ببرند.
- اگر فرد معلول ، بزرگسالی است که می خواهد ازدواج کند و اگر نیاز به تشکیل خانواده و بچه دار شدن دارد در این زمینه به او یاری کنید. از مددکار بهزیستی بخواهید درباره تشکیل خانواده و بچه دار شدن او را راهنمایی کند.
- یکی از نیازهای فرزند شما این است که مانند سایر افراد خانواده به او اهمیت داده شود و با دیگران برابر باشد و در فعالیت های خانوادگی شرکت جوید. عضو فعال بودن در جامعه نیاز هرکس است. بنابراین فردی را که آموزش می دهید باید بتواند در فعالیت های اجتماعی شرکت کند.
- برای این که فردی فعال باشد، باید خانواده و جامعه، او را به عنوان فردی برابر با سایرین قبول داشته باشند. خانواده نباید به دلیل معلولیت، بیش از حد به او توجه کنند و یا احساس کند که نسبت به دیگران اهمیت کمتری دارد.
- گاه فرد معلول نمی تواند آن چه را دیگران انجام می دهند بیاموزد، در این صورت خانواده یا دوستان او باید کمکش کنند تا آنچه را که نمی تواند، با کمک آنها انجام دهد. این کمک باید به نحوی باشد که حتی با وجود معلولیتش موجب فعال شدن فرد در خانواده و جامعه شود.
- عده ای معتقدند که معلولیت یک بیماری واگیردار است. به این دلیل، افراد معلول را در خانه نگاه می دارند و اهمیت کمتری برای آنها قائل می شوند.
- ممکن است افراد معلول به دلیل معلولیت، طرز نگاه کردن، حرف زدن و رفتارشان با دیگران تفاوت داشته باشد. در نتیجه مردم تصور می کنند که آنها مانند دیگران نیستند. اما همه ی انسان ها مانند یکدیگرند، خواه معلول باشند یا سالم.
- گاه ممکن است کودکان و بزرگسالان جامعه به حرفهای افراد معلول اعتنا نکنند و به مشکلات آنها بخندند. شاید در این حالت تصور شود که آنها نسبت به سایر مردم از اهمیت کمتری برخور دارند .
- خانواده ها ومردم باید معلولین را به عنوان افرادی مساوی با دیگران در میان خود بپذیرند.
این مطلب ادامه دارد…
جهت مشاهده قسمت بعدی این مجموعه آموزشی لطفا روی لینک زیر کلیک کنید.