اکثر افراد، پزشکان را جزئی جدا از جامعه میدانند و معتقدند که صاحبان حرفه پزشکی بهترین شیوه و روش را برای زندگی انتخاب میکنند و آمار وقوع ناهنجاریها بهوسیله این افراد بسیار کم است. جهت کسب اطلاعات کافی در این خصوص به سراغ پرستاران و کارکنان در بیمارستانهای گوناگون رفتیم تا صحت این جریان را از افرادی که ساعات زیادی از روز را با پزشکان میگذارنند، جویا شویم…
فاطمه جانفشان-پرستار
خانم جانفشان، پرستاری با سابقهی کاری ۱۳ ساله در بیمارستانهای متعدد است. وی در مورد شیوه زندگی پزشکان میگوید: «یک پزشک هنوز از نظر افراد جامعه از جایگاه ویژه و خاصی برخوردار است و همین مساله نشانگر آن است که از دید مردم هنوز پزشکان شیوه زندگی مناسبی دارند».
وی ادامه میدهد: «از دید مردم یک پزشک اهل دود و دم نیست و با رعایت اصول بهداشتی سعی میکند به بهترین شکل از جسم خود مراقبت کند، زمانی را در هفته به ورزش و حفظ اندام میپردازد، موقع انتخاب غذا تمام فاکتورهای مورد نیاز بدن را در نظر میگیرد و هیچ وقت اضافه وزن ندارد، پوست و موی خوبی دارد و در کل از هر نظر سالم است، اما وقتی با این افراد کار میکنی متوجه میشوی که اینها فقط توصیههایی است که به بیماران میشود».
وی اظهار میکند: «اگر منظور شما از داشتن شیوه صحیح برای زندگی فاکتورهایی است که به آن ها اشاره کردهام، باید بگویم که اغلب پزشکان در حالی بیماران را از برخی خوراکیها و نوشیدنیها منع میکنند که خودشان هر روز از آنها استفاده میکنند».
جمشید خلیلپور-سرپرستار
آقای خلیل پور در خصوص شیوه زندگی پزشکان میگوید: «برخلاف انتظار همگان، شیوه زندگی کردن پزشکان تفاوت چندانی با دیگر افراد جامعه ندارد. یک پزشک ممکن است مانند هر فرد دیگری سیگاری باشد، تغذیه مناسبی نداشته باشد، با مسائل روحی و مشکلات جسمانی مواجه باشد و در نهایت با وجود اینکه از ضرر و زیان مسائلی مانند استفاده از الکل یا مواد مخدر، نداشتن تحرک کافی، استفاده از مواد غذایی بیارزش و … مطلع است، به مواردی از این قبیل روی آورد». وی ادامه میدهد: «بیش از ۲۰ سال است که عضوی از جامعه پزشکی به شمار میروم و در این مدت با پزشکان پیر و جوان بسیاری آشنا شدهام. نباید فراموش کرد که یک پزشک در وهله اول، یک فرد از جامعه کنونی است و بیتردید تمام خطراتی که سلامت و زندگی درست دیگر افراد جامعه را تهدید میکند، میتواند موجب از بین بردن شیوه صحیح زندگی پزشکان نیز بشود».
وی خاطر نشان میکند: «البته منکر دانش بالای پزشکان در مورد شیوه صحیح زندگی کردن نمیشوم اما مشغلههای کاری، گرفتاریهای روزمره و … همان گونه که رمق داشتن یک زندگی مفرح و عالی را از دیگر افراد جامعه گرفته است، میتواند مانع داشتن زندگی بدون دغدغه در قشر پزشکان شود».
مهتاب ساسانی-پرستار
خانم مهتاب ساسانی پرستار بیمارستان شهید رجایی است و حدود ۱۱ سال است که در این بیمارستان فعالیت میکند. وی میگوید: «در طول مدت خدمتم با پزشکان زیادی سر و کار داشتم. به اعتقاد من پزشکان با توجه به اطلاعات بالایی که در خصوص سلامت بدن دارند، اغلب شیوه زندگی مناسب و سالمی را برای زندگی انتخاب میکنند».
وی ادامه میدهد: «بیشتر پزشکانی که من میشناسم سیگاری نیستند و با توجه به دانش و اطلاعاتی که در مورد ارزش مواد غذایی و نیازهای بدن دارند، اغلب از تغذیه سالمی برخوردارند، البته پزشکان بخش اورژانس با وجود مشغله کاری و زمان فراغت اندکی که دارند، فرصت کمتری را به زندگی شخصی خود اختصاص میدهند و به همین دلیل ممکن است از نظر اعضای خانواده شیوه زندگی مناسبی نداشته باشند». این پرستار اظهار میکند: «در اغلب موارد، خانواده پزشکانی که در بخش اورژانس کار میکنند از وضعیت کاری آن ها راضی نیستند و گه گاه شغل این افراد نتایج سوئی را برای آنان به دنبال دارد. ضمن اینکه افزایش ساعات کاری برای این افراد موجب شده است که پزشکان این بخش بیشتر به استفاده از فستفودها و خوراکیهای ناسالم روی بیاورند».
علیرضا بهمن
آقای علیرضا بهمن یکی دیگر از مرتبطین با پزشکان در این باره معتقد است که برخی از پزشکان به دلیل درآمد مناسب و امکانات رفاهی که در اختیار دارند زندگی راحتتر و بیدغدغهتری دارند.
وی در این خصوص میگوید: «در حیطه پزشکی با توجه به سطح دانش و تحصیلات این گروه، ناهنجاریهای جامعه کمرنگتر است. آمار طلاق، اعتیاد، خودکشی و مواردی از این دست در بین جامعه پزشکی کمتر دیده میشود و در کل پزشکان به نسبت دیگر افراد شیوه زندگی مناسب تری را انتخاب می کنند».
وی ادامه میدهد: «البته متأسفانه امروز شرایط به گونه ای است که توصیههای سلامتی پزشکان به وسیله خود این افراد چندان جدی گرفته نمیشود. اغلب پزشکان سن و سال دار اضافه وزن دارند و دچار رعشه دست هستند. برخی از پزشکان سیگار میکشند و کمتر پزشکی تمرینات ورزشی را در برنامههای هفتگی خود میگنجاند».
وی اضافه می کند: «متاسفانه این تنها پزشکان نیستند که به توصیههای خود عمل نمیکنند. امروز حتی مربیان تراز اول فوتبال دنیا نیز در استادیومهای ورزشی سیگار میکشند و با وجودی که ورزشکاران خود را به خوردن غذاهای مقوی و با ارزش ترغیب میکنند، خودشان غذاهای چرب میخورند». وی درخصوص مشکلات جامعه پزشکی اظهار میکند: «نبودن بازار کاری مناسب برای پزشکان عمومی که تازه فارغالتحصیل شدهاند، سطح توقع مردم از جامعه پزشکان، مشغله کاری پزشکان حاضر در بخش اورژانس بیمارستانها، گذراندن دوره طرح و مواردی از این قبیل از مهمترین مشکلات جامعه پزشکان محسوب میشود که مشغلههای ذهنی زیادی را برای آن ها ایجاد میکند. بیتردید باوجود چنین مشکلاتی، پیدا کردن شیوه مناسب زندگی نیز دشوار تر میشود و مسائل روحی مانند استرس، اضطراب، افسردگی و … در این قشر پدید میآید». وی در خاتمه خاطر نشان میکند: «وجود چنین مسائلی میتواند پیدا کردن شیوه صحیح زندگی را مختل کند».
مهدی شادمان-سوپروایزر
وی سوپروایزر بخش عفونی بیمارستان خصوصی پارسا است. او در مورد شیوه زندگی پزشکان میگوید: «متاسفانه پزشکان خود را تافته جدا بافته جامعه میدانند و همین طرز فکر، اجازه داشتن زندگی بدون دغدغه و با اصول صحیح را از آن ها گرفته است».
وی ادامه میدهد: «شاید یک پزشک به دلیل داشتن بدنی سالم از اطلاعات پزشکی خود به شکل درست استفاده کند، اما با وجود جایگاهی که این قشر در کشور دارند متأسفانه گه گاه شاهد برخوردهای نادرست و غیر اخلاقی از پزشکان هستیم».
وی ادامه میدهد: «آمار دقیقی در دست ندارم، اما گمان نمیکنم آمار اعتیاد، مشکلات اخلاقی، طلاق، خودکشی، افسردگی، مسائل خانوادگی و … در پزشکان اندک و ناچیز باشد. طی مدتی که در بیمارستانهای متعدد فعالیت میکردم همه نوع پزشکی دیدهام. شاید باور کردن آن سخت باشد که یک پزشک دچار انحرافهای اخلاقی باشد، بد دهنی کند، معتاد شود، الکل مصرف کند و هزار و یک ناهنجاری دیگر، اما من طی سالهایی که موهایم را در این رشته سفید میکردم تمام این ها را به چشم دیدهام».
وی عنوان میکند: «کار کردن با پزشکان موجب نقش بستن صحنههایی در حافظه انسان میشود که تداعی کردن آن ها انسان را آزرده خاطر میکند. بارها و بارها نظارهگر آن بودهام که پزشک پیش از آوردن فیش صندوق، حاضر به پذیرش و معاینه بیمار نشده است. بارها دیدهام که بیمار روی تخت درد میکشد و منتظر ویزیت پزشک است، اما پزشک معالجش در حال خوردن غذاست و یا در حال گفتگو با همکارانش است».
این سوپروایزر مسن در پایان تصریح میکند: «البته در تمام این سالها، با پزشکانی هم برخورد داشتهام که متواضع بودهاند، همیشه برخورد مناسبی با بیماران، پرستاران و خانواده خود داشتهاند، تغذیه مناسب و ورزش را در برنامه گنجاندهاند و در کل از هر نظر شیوه زندگی مناسبی را انتخاب کردهاند اما به اعتقاد من تعداد پزشکانی از این دست در مقابل پزشکانی که روش زندگی خوبی را انتخاب نکردهاند واقعا بالاست و همیشه کفهای که پزشک هستند، اما توصیه های پزشکی را فقط برای بیمارانشان ارائه میکنند، سنگینی میکند».
نسترن اسدآبادی-پذیرش
وی در اینباره میگوید: «شیوه زندگی یک پزشک با دیگر افراد جامعه چندان تفاوتی ندارد».
همچنین ادامه میدهد: «به اعتقاد من، داشتن مدرک تحصیلی، رسیدن به مدارج بالا و حتی پزشک بودن نمیتواند تأثیر چندانی در شیوه زندگی افراد داشته باشد».
خانم اسدآبادی میگوید: «این خود فرد است که باید شیوه زندگی خود را انتخاب کند نه شغل یا جایگاه او. البته مردم از برخی از افراد توقع دارند که از سطح زندگی مناسبی برخوردار باشند، اما داشتن یک زندگی آرام و سالم ارتباطی به شغل پزشکی ندارد».
این کارمند بخش پذیرش ابراز میکند: «هر روز چند پزشک را ملاقات میکنم؛ به نظر من پزشکان هم بخشی از جامعه هستند، فقط اطلاعات و دانش آن ها در خصوص سلامت جسمانی بالاتر است. هر دامی که ممکن است موجب خدشهدار شدن زندگی سالم یک فرد معمولی جامعه شود میتواند زندگی یک پزشک را نیز به خطر بیندازد».
وی در خاتمه میگوید: «تنها پزشک بودن دلیل بر داشتن شیوه زندگی مناسب نیست. از نظر من تفکر و پیدا کردن مسیر درست در زندگی ملاک اصلی داشتن آرامش و زندگی ایدهآل محسوب میشود».
علی جوانبخت-کارمند بیمارستان
وی نظر دیگر کارمندان این بیمارستان را نقض میکند و معتقد است که یک پزشک به دلیل داشتن اطلاعات کافی و تحصیلات عالی بهتر از دیگر اقشار جامعه میتواند راه درست زندگی کردن را پیدا کند.
وی در این خصوص میگوید: «پزشک میداند که چه چیزی برای سلامتی مضر است و چه چیزی مفید؛ چه طور میتواند خود و خانوادهاش را از بیماریهای جسمی و روحی مصون کند، چهطور میتواند زندگی راحت و آرامش بخشی را داشته باشد. به اعتقاد من داشتن چنین آگاهیهایی شیوه زندگی پزشکان را از دیگر افراد جامعه متمایز میکند».
وی اضافه میکند: «به نظر من آمار پزشکان سیگاری بسیار کم است، کمتر پزشکی با مسائل خانوادگی مواجه میشود و در نهایت اغلب پزشکان شیوه زندگی مناسبی را پیش گرفتهاند».
پروانه طوطیا-پرستار
به اعتقاد پرستاری جوان که در بخش اورژانس بیمارستان شهید رجایی مشغول به کار است، پزشکان به دلیل بالا بودن حجم فعالیتهای کاری روزمره فرصت کارهایی مانند ورزش کردن، استفاده از هوای پاک در شهرهای کوچک و تغذیه سالم را ندارند.
وی در این رابطه میگوید: «به نظر شما پزشکی که تا پاسی از شب در بخش اورژانس مشغول ارائه خدمات پزشکی به بیماران است و به دلیل کمخوابی، بیش از هر شخص دیگری نیاز به استراحت دارد، فرصت انجام حرکات ورزشی و تحرک کافی را دارد؟»
این پرستار جوان اضافه میکند: «البته من کمتر پزشکی را دیدهام که سیگار بکشد و یا سراغ استفاده از مواد مخدر و الکل برود اما شمار پزشکانی که سالی یکبار هم پا به سالن ورزشی نمیگذارند چندان کم نیست».
وی ادامه میدهد: «این درست است که پزشک در زمان معاینه بیمار از او میخواهد که ساعاتی از روز را به ورزش کردن اختصاص دهد، غذاهای سالم و مورد نیاز بدن را با توجه به شرایط جسمانیاش بخورد، سیگار نکشد، سراغ نوشیدنیهای گازدار و ناسالم نرود، شکلات کمتر بخورد و هزار و یک چیز دیگر؛ اما جالب است که خودشان به این توصیههای پزشکی کم اهمیت هستند. دوست دارم موقع ناهار اینجا باشید و فقط نیم نگاهی به شیوه تغذیه پزشکان بیندازید. بیشتر چیزهایی که پزشکان در توصیههای خود، استفاده کردن از آن ها را ممنوع میکنند در فهرست غذایی این قشر از جامعه به چشم میخورد».
این پرستار میافزاید: «در مورد خصوصیات اخلاقی هم گه گاه برخوردهایی را از پزشکان میبینیم که واقعا در شأن و منزلت آن ها نیست. شاید درست نیست که گفته شود اما پزشکان کمی مغرور هستند و اغلب به پرستارها به چشم خدمه نگاه میکنند. به بهانه خستگی هر طور که دوست دارند با دیگر کارکنان بیمارستان برخورد میکنند و در مقابل از همه توقع دارند به آن ها احترام گذاشته و تنها به دلیل اینکه پزشک هستند به بهترین نحو با آن ها برخورد کنند».